قسمت 26 - خرّم آن روز کز این منزل ویران بروم

خرّم آن روز کز این منزل ویران بروم راحت جان طلبم وز پی جانان بروم گرچه دانم که به جایی نبرد راه غریب من به بوی سر آن زلف پریشان بروم دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم چون صبا با تن بیمار و دل بی‌طاقت به هواداری آن سرو خرامان بروم در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت با دل زخم‌کش و دیدۀ گریان بروم نذر کردم گر از این غم به‌درآیم روزی تا در میکده شادان و غزل‌خوان بروم به هواداری او ذره‌صفت رقص‌کنان تا لب چشمۀ خورشید درخشان بروم تازیان را غم احوال گران‌باران نیست پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون همره کوکبۀ آصف دوران بروم حمایت مالی از هنر حافظ لینک حمایت برای خارج از ایران توییتر هنر حافظ اینستاگرام هنر حافظ

Om Podcasten

حافظ بخونیم و از خوندنش لذت ببریم :) لطفاً پیشنهادات و انتقادات و نکته‌های خودتون رو توی توییتر و ایستاگرام بهمون بگین. @hafezartistry اگه دوس داشتین توی سایت «حامی باش» ازمون حمایت کنین.